روسیه و چین به شدت مشغول تجهیز خود به سلاحهای سایبری هستند و زمان و منابع مالی هنگفتی را صرف این موضوع میکنند؛ آنها وارد سراشیبی تند استفاده از جنگافزارهاي سايبري شدهاند.
در محافل بينالمللي اغلب صحبت از امکان حملات سایبری از چین یا روسیه در میان است. استفاده از سلاحهاي سایبری میتواند به عنوان وسیلهای ارزان برای کشورهای كه به لحاظ نظامی ضعیفتر هستند و همچنين برای گروههای تروریستی ، جذابیت داشته باشد.
جنگ سایبری ارتش روسیه در سال ۲۰۰۷ میلادی، مخفیانه از این تکنولوژی برای فلج کردن اقتصاد "استونی" استفاده کرد و سال پس از آن نیز علیه دولت و بانکهای گرجستان از آن بهره جست.
جنگجویان بی شمار ارتش چین نیز مدت طولانی است که از این بمبهای مخفیانه برای ضربه زدن به زیرساختهای آمریکا استفاده میکنند تا اقتصاد و بازار بورس این کشور را با بحرانهای متعدد مواجه کنند.
همچنین روسیه و چین پروژه هایی را برای مانورهای خود دارند تا دموکراسیهای غربی را با جنگهای سایبری سرگرم کنند.
از سوی دیگر ، استاکسنت، پیچیدهترین حمله سایبری که تاکنون در تاریخ ثبت شده است، در اتاقهاي عملیاتي آمریکا و اسرائیل به کار گرفته شده است. با کرم کامپیوتری استاکسنت، ثابت شده است که جنگ سایبری، دیگر یک رویای علمی نیست چرا که برای نخستین بار، چیزی کشف شده که کارش خرابکاری در تاسیسات بزرگ فنی است.
تهدید حملات سایبری آنقدر جدی است که پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در نسخه جدید راهبردهای خود به «تبدیل فضای مجازی به میدان جنگ» پرداخته است چرا که حملههای سایبری احتمالا میتوانند در آینده سبب ایجاد شکاف در میان اعضای ناتو شوند.
طبق گزارش های منتشر شده، در حال حاضر، ایالات متحده آمریکا یک فرماندهی سایبری تاسیس کرده و ارتش آلمان، گردانی از رزمندگان کامپیوتری را به خدمت گرفته است.
روسیه و چین نیز به مهارتهای مهم و پیچیده برای جاسوسی در فضای سایبر دست یافتهاند اما تندخوئی جنگجویان سایبری شرقی و کدهایی که آنان استفاده میکنند، کاملا متفاوت است اما آمریکا و اسرائیل در این زمینه به خوبی عمل میکنند. این در حقیقت همان تفاوت امنیت سایبر در روسیه و چین است که نگرانی دولتمردان دو کشور را به همراه داشته است.
به همین دلیل است که این کشورها به همراه کشورهای دیگر مانند ازبکستان به سازمان ملل متحد پیشنهاد دادهاند که کد بینالمللی برای امنیت سایبری مشخص کند. اما جاسوسان سایبری آشکارا این درخواست را نادیده گرفته و به سازمان و شرکتهای بزرگی مانند پنتاگون و گوگل حمله کردند. آمریکايیها هم پیشنهاد روسیه را تلاشی برای محدود کردن برتری خود میدانند.
در همین حال، قرار است اروپائیها نقش میانجی را در این بحث به عهده بگیرند چرا كه آنها بیشترین علاقه را به محدود ساختن جنگهای سایبری نشان میدهند. اروپا برغم اينكه به اندازه آمریکا به تکنولوژی اطلاعات وابسته است، اما تاکنون برای حفظ خود در برابر حملات دیجیتالي کار چندانی نکرده است.
جنگ سایبری در همین شرایط نیز کشورهای غربی با تاکید بر "آزدای بیان درباره فضای سایبری" از مسکو و پکن به عنوان تهدیدهای جدیدی که میتوانند شهروندان آنان را کنترل کنند، یاد ميكنند.
اما امنیت سایبری در کشورهای غیردموکراتیک معنای دیگری دارد. برای آنان این واژه به معنای آن است که غرب برای سقوط سیاسیشان برنامهریزی میکند. آنان برای اثبات این ادعای خود به حوادث روی داده در بهار عربی اشاره میکنند و معتقدند که غرب با استفاده از فضای سایبر توانست گروهها کنترل کند.
برخی از آنان بر این باورند که سقوط "حسنی مبارک" در مصر و "معمر قذافی" در لیبی بیشتر به دلیل نفوذ هكرهای چینی و روسی به سیستم اطلاعاتی این دو کشور روی داد.
شکی وجود ندارد که قاهره و طرابلس خواهان استفاده از کد هدایتکننده بودند که به آنان در این مسیر کمک کند تا بتوانند با استفاده از تکنولوژیهای ارتباطی مانند شبکههای اجتماعی ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود را حفظ کنند.