استراتژي کلي شبکههاي پيامرسان جذب مخاطب است؛ يعني تلاش ميکنند تا کانال اصلي انتقال پيام کاربران باشند و براي دستيابي به اين هدف سعي ميکنند کيفيت، سرعت و خيلي از اين موارد را بهبود دهند.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، حمیدرضا عظیمی، معتقد است در دنیای جدید و سبک مارکتینگ جدید، بیتوجهی به شبکههای اجتماعی و دیتاهای مجازی در عدم موفقیت صاحبان کسبوکار تأثیر بسزایی دارد. گفتوگویی با وی در خصوص توجیه اقتصادی شبکههای اجتماعی و بهخصوص شبکههای موبایلی داشتیم که در ادامه میخوانید.
راهکار اصلي شبکههاي پيامرسان در مورد درآمدزايي چه چيزهايي هستند؟
استراتژي کلي شبکههاي پيامرسان جذب مخاطب است؛ يعني تلاش ميکنند تا کانال اصلي انتقال پيام کاربران باشند و براي دستيابي به اين هدف سعي ميکنند کيفيت، سرعت و خيلي از اين موارد را بهبود دهند و اگر به لحاظ ترافيکي به حجم موردنظرشان برسند استراتژي مختلفي براي کسب درآمد در پيش ميگيرند.
برخي از آنها ممکن است سرويس اصليشان را پولي کنند، يعني بگويند که از اين به بعد بايد سالانه مبلغي براي استفاده از يک سرويس پرداخت شود، مثل واتساپ که سالي يک دلار از کاربرانش ميگيرد. هرچند در اين مورد بهخصوص هدف به احتمال زياد، درآمدزايي نيست چون اين مبلغ بسيار ناچيزي است.
استراتژي بعدي، اين است که ارتباط بين اپليکيشن يکسان، رايگان است، مثلاً وايبر به وايبر؛ ولي اگر بخواهيم از سرويس وايبر با خطي بدون اينترنت تماس بگيريم، نرم افزاري مثل وايبرآوت (Viber Out) وجود داشت که رايگان نبود.
بيزينس مدل بعدي اين است که يک ارزش افزوده در پايه سرويس آن پيامرسان اضافه ميشود، بهعنوان مثال اگر بخواهيد در يک شبکه پيامرسان در يک بازي گروهي شرکت داشته باشيد بايد براي خريد اين بازي پول پرداخت کنيد. البته اين نوع تجارت هم در همه پيامرسانها مرسوم نيست. بهعنوان مثال، وايبر اين امکان را دارد ولي تلگرام اين گزينهها را نيز ندارد.
حالت بعدي براي کسب درآمد، استيکرها هستند که ميتواند براي کاربر مستلزم هزينه باشد مثل اپليکيشن وايبر که برخي از استيکرها را رايگان و برخي را با پول در اختيار کاربرن قرار ميداد؛ اما تلگرام در حال حاضر اين نوع از کسب درآمد را هم ندارد.
در صحبتهايتان اشاره کرديد که اپليکيشن تلگرام از هيچکدام اين ابزارها براي کسب درآمد استفاده نکرده است؛ با اين وجود توجيه اقتصادي نرمافزار تلگرام چيست؟
گزينههاي بعدي راههاي درآمد غيرمستقيم است که به نظر ميرسد شبکه پيامرساني مثل تلگرام احتمالاً يکي از اينها را در پيش گرفته و يا خواهد گرفت. يکي از اين مدلهاي درآمد ديتا ماينينگ است. هر فرد روزانه حجم وسيعي از ديتاها را منتقل ميکند. آناليز اين پيامها و تحليل محتواي آنها ميتواند ديتاهاي آماري بسيار مهمي را در اختيار شرکتها و حتي خود صاحبان نرمافزار قرار دهد. مثلاً چه اتفاقي در حوزه خاص در حال انجام است و يا تمايل فعلي عامه مردم چيست. چه سلايق و علايق خاصي وجود دارد. حال با وجود اين ديتاها و تجزيهوتحليل آنها ميشود اين ديتاها را به مراکز تجاري فروخت يا بر اساس آنها محصولي توليد و ارائه کرد؛ اما از سويي بحث فروش ديتا از طرف صاحبان تلگرام تکذيب شده بنابراين نميتوان بهطور قطعي گفت که اين نوع درآمدزايي وجود دارد يا نه.
کانالها قطعاً ميتواند منبع خوبي براي کسب در آمد باشد. همين استيکرهايي که امکان ساخت آن براي مخاطب فراهم است ميتواند منبع درآمد باشد. تلگرام هيچکدام اينها را استفاده نکرده و اينکه تا کي ميتواند به اين شکل ادامه بدهد واقعاً جاي سؤال دارد. گزينه بعدي که در بحث رسانهها به آن پرداختند گمانهاي است مبني بر استفادههاي غيراقتصادي و بهنوعي سياسي که اين گمانهزني در حد حدس است و من تخصصي در اين زمينه ندارم. بهطور کلي ميتوان گفت اگر تلگرام ديتافروشي را نداشته باشد تا امروز از هيچکدام از بسترهاي مشهود که براي تجاريسازي وجود دارد استفاده نکرده است.
نکته ديگر اينکه تلگرام در دنيا اصلاً پرطرفدار نيست. در آمريکاي شمالي که يکي از بازارهاي مهم مخاطب اين حوزه است بازيگر اصلي واتساپ و بعدي وايبر است و در اروپا و بعضي کشورهاي شرقي وايبر بازار را در دست دارد.
دليل محبوبيت تلگرام در کشورهايي مثل ايران چيست؟
در کشورهاي توسعه يافته اين يک بازار پررقابت است که اپليکيشنها مستقيم براي سرمايهگذاري به اين بازار ميروند؛ چراکه اين شرکتها برنامه مدون بازاريابي و بودجه تبليغات دارند. اين در حالي است که تلگرام از اين ابزارها بهرهمند نيست، يعني يک مجموعه کوچکي است که بر اساس تخصص، توان و خلاقيت رشد کرده و نميتواند در بازارهاي حرفهاي بدون بودجه و مارکتينگ رقابت کند. دليل اصلي عدم موفقيت در اين بازارها اين بود؛ اما دليل موفق بودن اين اپليکيشن در ايران معضلاتي بود که بنا به دلايل مختلف براي اپليکيشنهاي مختلف به وجود آمد مثل فيلتر وايبر و پايين بودن سرعت برخي نرمافزارها. واتساپ نيز چون با نياز کاربر ايراني تطابق کمي داشت موفق نشد؛ اما تلگرام مواردي را ارائه کرد که کاربر ايراني دوست داشت، مثل ساخت استيکرهاي اختصاصي که خيلي از آن استقبال شد چراکه ايرانيها عادت دارند حجم بسيار زيادي از طنزها را در اين شبکهها ايجاد کنند. امکان ساخت گروه و محرمانه