کانونهای هماهنگی دانش، صنعت و بازار به استناد نقشه جامع علمی کشور و برای تقویت ارتباط بین بازار مصرف، صنعت و دانشگاه تشکیلشدهاند.
کانونهای هماهنگی دانش، صنعت و بازار به استناد نقشه جامع علمی کشور و برای تقویت ارتباط بین بازار مصرف، صنعت و دانشگاه تشکیلشدهاند.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، به گفته مهندس ابوالفضل روحانی، رئیس کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار افتا، این کانون برای تسهیلگری در این حوزه و از بین بردن شکاف میان دانشگاه، صنعت و بازار شکلگرفته است. روحانی در گفتوگویی با علیرضا صالحی از اثرگذاری این کانون در حوزه افتا سخن گفته که متن آن را در ادامه میخوانید.
نزدیک به یک سالی میشود که فعالان افتا بهطور پراکنده و گاهی غیررسمی صحبتهایی از نهادی به نام کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار افتا میشوند که کنجکاوی برانگیز است. به نظر میرسد تاکنون موجودیتی با این عنوان نداشتهایم و موضوع جدیدی است. خوب است درباره ماهیت این کانون و دلایل برنامهریزی برای راهاندازی آن صحبت کنیم. روحانی: با توجه به اینکه ضرورت مقوله امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات در حداقل یک دهه گذشته در کشور بیشازپیش دیدهشده در این زمینه فعالیتهای بیشتری هم در حال انجام است، پس بیراه نیست که به دنبال ظرفیتهای جدیدی برای نهادسازی باشیم.
شاید نزدیک به بیش از بیست سال پیش، انجمن رمز تأسیس شد که بیشتر به مباحث علمی و دانشگاهی و پژوهشی این حوزه میپردازد و به نظر میرسد که عملکرد خیلی خوبی هم دارد. بعدازآن، انجمن تولیدکنندگان افتا و انجمن فراسان با رویکرد صنفی تشکیل شدند. ولی به نظر میآید یک حلقه مفقوده در اینجا داشتهایم. عنصری که بتواند بازار، صنعت و دانشگاه را به هم پیوند دهد و به نظر میرسد این کانون بتواند نقش این حلقه مفقوده را ایفا کند ضمن اینکه همه آن نهادها و انجمنهای پیشین هم بتوانند از مزیتهای یکدیگر استفاده کنند و بر ارزش همدیگر بیفزایند. قرار نیست کانون جای هیچیک از آنها را بگیرد یا خلأ آنها را پر کند. کانون قرار است بهعنوان یک مجموعه بالادستی از نهادهایی که از قبل به وجود آمدهاند بهعنوان بازوهای اجرایی استفاده کند و کارها را تسریع کرده و نقش تسهیلگری داشته باشد.
از لحاظ اساسنامه تأسیس کانون، چه انتظاراتی از آن میرود؟ ستاد راهبري نقشه جامع علمي كشور که ذیل شورای عالي انقلاب فرهنگي فعالیت میکند، آییننامه تشکیل کانونها را نوشته است. در تعریف کارکرد آنها آمده است که هر کانون، نهادی است تصميمساز و تشكلي غيردولتي، غيرانتفاعي و غیرسیاسی که بهمنظور افزايش همگرايي، همكاري، هماهنگي، تصميمسازي و ارتقاي وحدت رويه پيرامون فعاليتهاي بازار، صنعت، دانشگاهها و مؤسسات و مراکز پژوهشی و فناوری تشکیل میگردد. کانونها با مجوز معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری تشکیل میشوند و یکی از اعضای هیئتمدیره هر کانون، از جانب معاونت منصوب میشود.
با توجه به انتظاراتی که در اساسنامه از کانون میرود، مهمترین اهداف آن را چگونه میتوان صورتبندی کرد؟ افزایش همگرايي، هماهنگي و همافزایی بين عناصر تأثیرگذار و یا حوزههای فاقد متولی در شکلدهی و توسعه نظام ملی نوآوری، شناسایی چالشها، تدوین راهکارها و ارائه پیشنهاد برای رفع موانع توسعه صنعت، کمک به ایجاد مزیت رقابتی مبتنی بر فناوری و تقویت و توسعه تعاملات بینالمللی. خب میبینید که این اهداف کلان میتواند راهگشای حل بسیاری از مشکلات افتا در کشور باشد و حجم کار بسیار بالایی است. ضمن آنکه این اهداف همپوشانی با مأموریتهای سایر نهادها یا سازمانهای افتایی کشور ندارد.
بله، ولی در حوزه افتا در نگاه نخست اینطور به نظر میرسد که قبل از این هم، سازمانهای متعددی بودهاند که نقشهایشان با نقش این کانون در بعضی جاها شباهتهایی دارد. حوزه افتا نیاز به یک تسهیلگر دارد. خلأ چنین نهاد تسهیلگری قبل از تأسیس کانون هم محسوس بود و اینطور نبود که ما ابتدا مجموعهای را ایجاد کرده و بعد برای آن مأموریت پیدا کنیم؛ بلکه از یک نیاز به فکر تأسیس این سازمان رسیدیم. ضرورتی که بیش از پنج یا شش سال گذشته در حوزه افتا بسیار احساس شده است. برای اینکه خروجیهای تحقیقاتی دانشگاههایمان بتواند به شرکتها و مجموعهها برود و تبدیل به محصولی شود که نیاز بازار امروز را برطرف کند به چنین کانونی نیاز بود. برای آنکه بتوانیم شکافهایی که در سه ضلع این مثلث؛ یعنی دانشگاه، صنعت و بازار، وجود دارد را پرکنیم. با توجه به اینکه در کشور بحثهای خصوصیسازی و اصل ۴۴ در حال پررنگ شدن است پس چنین ساختارهایی قطعاً میتوانند چارهساز باشند. چنانچه در کشورهای دیگر هم میبینید سازمانهای غیردولتی هستند که حتی روابط مجموعههای بین دولتی را تسهیل میکنند. درنتیجه معتقدم در امر تسهیلگری بین صنعت، بازار و دانش، هیچ سازمان یا نهادی نه متولی است و نه تاکنون کاری جدی صورت داده است.
تاکنون و در همین مدت نسبتاً کوتاه، در نقش تسهیلگر خود نتایج خوبی هم داشتهایم و برای مثال تقویت روابط بیشتر از گذشته بین سازمان پدافند غیرعامل و مرکز راهبردی افتا از نتایج عملکرد همین کانون است.
بله، به سازمانهای خوبی اشاره کردید. سازمان پدافند غیرعامل و مرکز راهبردی افتای ریاست جمهوری دو نام بسیار آشنا برای فعالان حوزه افتا در کشور هستند و این سؤال پیش میآید که آیا قرار است این کانون بهعنوان ضلع سومی به این مجموعهها افزوده شود و اصولاً قرار است چگونه با آنها تعامل و هماهنگی پیدا کند. شاید بهتر باشد که به این کانون، عنوان ضلع سوم داده نشود. چون با این عنوان، مثل این است که میخواهیم یک دستانداز جدید به آنچه قبلاً بوده اضافه کنیم و چنین نگاهی، فعالان این حوزه را به این دغدغه دچار میکند که مسیرهای دریافت مجوزها و تأییدیهها برایشان طولانیتر خواهد شد. درصورتیکه اینطور نیست و موجودیت کانون بهعنوان موجودیت اضافه و نقطه سوم نخواهد بود، بلکه نقطه اتصال بین آنهاست که میخواهد کارها را تسریع کند.
سؤالی که پیش میآید این است که از سوی دیگر عوامل و بازیگران افتا، این نقش تسهیلگری کانون که از سوی معاونت علمی برای آن تعریفشده تا چه حد قابلپذیرش خواهد بود و کانون چطور میتواند هماهنگی لازم را ایجاد کند تا در ایفای نقش خود موفق ظاهر شود.
درواقع کانون با مجوز معاونت علم و فناوری ریاست جمهوری تشکیل میشود و معاونت علمی یک نماینده هم در کانون دارد. این نماینده با تعامل و از بین سه کاندیدای پیشنهادی مؤسسین کانون انتخابشده که خود این امر نقطه قوت است. ما شش نفر دیگر اعضای هیئتمدیره خود را با انتخابات و عضوگیری برگزیدیم که این فرایند هم مشابه انجمنها انجام گرفت.. فقط با یک تفاوت که اعضای انجمنهای صنفی عموماً میتوانند کسانی باشند که صاحب شرکت و عضو هیئتمدیره باشند. اما در مورد کانون، عضو آن میتواند فعالان حوزه اعم از اشخاص، شرکتها و سازمانها باشد. مثلاً ما در حال حاضر انجمن رمز، انجمن افتا و انجمن فراسان را بهعنوان عضو داریم. عضو میتواند از شرکتها، افراد دانشگاهی مثل اساتید برجسته هم باشد و حتی میتواند عضو دولتی داشته باشد که درواقع چتر بزرگی را پوشش میدهد.
میدانید که هماهنگی کار آسانی نیست. هماهنگی در حوزه افتا هم از این قاعده مستثنا نخواهد بود. ولی سعی میکنیم از پتانسیلهای اعضای مهم استفاده کنیم که ازجمله آنها شورای عالی فضای مجازی است. بااینهمه کانون در ارتباطگیری با این ارگانها با توجه به اینکه حدود یک سال از دریافت مجوز رسمی آن میگذرد عملکرد خوبی داشته است. در مورد ارتباط بین مجموعه پدافند غیرعامل و مرکز راهبردی افتا فعالیتها و توافقهای خوبی صورت گرفته است. یکی از آنها توافق این دو نهاد برای صدور گواهی مشترک ارزیابی بود که مراحل اجرایی آن در حال انجام است.
بهعنوان نمونهای دیگر، مناقصات خریدی که در زمینه افتا اعلام میشود، سعی کردیم بین پدافند و مرکز افتا و دستگاههای مناقصهگذار، نوعی هماهنگی به وجود آوریم که از خرید محصولاتی که مشابه داخلی دارند، جلوگیری شود و توفیقهایی هم داشتهایم. همچنین با همکاری صندوق شکوفایی و نوآوری نیز رویدادی برگزار کردیم و در طی آن بین خریداران دولتی و تولیدکنندگان بخش خصوصی همکاریهایی را رقم زدیم. این مانند کاری نیست که در گذشته هم شبیه آن انجام میشد و مثلاً برای واردکردن یک محصول افتایی یا برگزاری یک مناقصه باید با مرکز افتا و سازمان پدافند غیرعامل برای دریافت مجوزها تعامل صورت میگرفت؟ بله. درواقع این هم یکی از خروجیهای همین کانون بوده، اما چون در آن مقاطع، کانون به بلوغ نرسیده بود آن را از طریق این سازمانها انجام میداد کما اینکه اکنون هم اگر ما بخواهیم این کار را انجام دهیم آن را به انجمن افتا میسپاریم یا مرکز افتا یا پدافند تا در این زمینه نقشآفرینی کنند و محوریت با آنها خواهد بود.
از طرف دیگر ما در مرکز ملی فضای مجازی، کمیسیون بومیسازی را داریم که شکلگیری آن درواقع یکی دیگر از خروجیهای کانون بوده است؛ یعنی کانون به این نتیجه رسید که به چنین مجموعهای نیاز داریم و با توجه به ارتباط خوبی که بین کانون و مرکز ملی فضای مجازی هست، آن را در مرکز تأسیس کردیم. تاکنون چند جلسه هم برگزار کرده است و در آن شناسایی موانع تولید داخلی و راههای رفع آنها بررسی میشود که تاکنون نامهنگاریهای مختلفی را هم بنا بر موضوع نیاز با ارگانهای مختلف تصمیمگیر انجام داده است. در این کمیسیون از قوه مجریه و قوه قضاییه و مجموعهها و نهادهای مختلف اعم از سندیکاها و اپراتورهای بزرگ مخابراتی، عضو داریم. در کنار آن، یک «کمیسیون تخلفات» هم داریم که به آن اشاره کردم و بیشتر در مورد آن توضیح میدهم.
این کمیسیون موافقتهایی را با مجموعههای دولتی و نهادهای حاکمیتی دارد. با پدافند غیرعامل، مرکز راهبردی افتا، مرکز ملی فضای مجازی و سندیکاهای مختلف مثل سندیکای مخابرات و نیز سازمان بازرسی کل کشور گفتگو داشتیم. اکنون بحث کمیسیون تخلفات مثل همان بحث سوتزنی است که ریاست قوه قضاییه مطرح کردند. البته یک تفاوت دارد. سوتزنی که مردم انجام میدهند بهعنوان یک شهروندی است که شاید تعاملی با کسی یا جایی ندارد، اما ما داریم یک مجموعهای را نهادسازی میکنیم. با توجه به اینکه کانون ارتباطات خوبی دارد این نهادسازی را انجام میدهیم و اکنون یک کمیته سهنفره تشکیل دادهایم و همینکه این کمیته بهصورت مستند به نتیجه برسد که تخلفی در جایی در حال رخ دادن است با انجام مکاتبه نهادها و افراد ذیربط را مطلع میکند. این فرق سوتزنی یک شخص منفرد با نهادی است که مقبولیت دارد.