گفتگو درباره اخلاق در حوزه فناوري يا بهطور خاصتر، حوزه فناوري اطلاعات ميتواند سهل و ممتنع باشد.
به نظر ميآيد بيشترين نمود رعايت اخلاق و اخلاقمداري در فناوري اطلاعات، معطوف به حوزه حريم خصوصي و مباحث آن است. اينکه حفظ محرمانگي اطلاعات افراد در اين حوزه مهم است و هرگونه دسترسي غيرمجاز به آن ميتواند عملي غيراخلاقي تلقي شود (حالا جنبه مجرمانه آن بماند) و مرتکب آن به زيرپاگذاشتن اخلاق متهم شود. اما اين حوزه بسيار وسيعتر از چنين کاربرد محدودي است که توجه به آن ميتواند بخشي از مشکلات مهم ما در فناوري اطلاعات را حل کند. اما چرا چنين ادعايي ميکنيم؟ اجازه دهيد ابتدا تعريف عمل اخلاقي را با هم مرور کنيم.
در فلسفه اخلاق، درباره خوب يا بد بودن يک امر، ديدگاههاي مختلفي وجود دارد. در يک ديدگاه، تنها درصورتي يک امر خوب است که نتيجه يا نتايجي دلخواه را به همراه داشته باشد. ديدگاهي ديگر بدون رد نتيجههاي دلخواه، خوب بودن يک امر را ذاتي ميداند. اينکه اخلاق موضوعي عملي است يا نظري و اينکه بايد نتيجهگرا بود يا وظيفهگرا و اينکه اخلاقگرايي تا چه ميزان مجاز است و مباحثي کلان از اين دست را طبعا نميتوان در اينجا مورد بررسي قرارداد.
اما همين که اخلاق را به محدوده خوب و بد بودنِ افعال وارد کنيم و از همه بخواهيم که اين مرز خوبي و بدي (که البته و قطعا مرز مشخص و بدون تفسيري نخواهد بود) را رعايت کنند، ميتواند تا حد زيادي از مشکلات عمومي فضاي کسبوکار بکاهد.
نکته جالب آن است که بحث رعايت اخلاق در کسبوکار را قرنها پيش ايرانيان به کار ميبستهاند. خواجه نصيرالدين طوسي در آغاز کتاب اخلاق ناصري، به جايگاه علم اخلاق اشاره ميکند و آن را در زمره علوم نظري برميشمارد و رعايت آن را در تدبير منزل (امور کوچک) و سياست مُدُن (امور شهري و مملکتي) لازم ميداند.
جوامعي مانند عياران، جوانمردان و گروههاي مشابه؛ رسالههايي به نام فتوتنامه داشتند که آيين اخلاقي و رفتاري جوانمردان در آن فهرست شده و لازمالاجرا بوده است. حتي ميتوان به کتاب المکاسب نوشته بزرگ شيخ مرتضي انصاري اشاره کرد که در آن از ديدگاه فقه شيعه به کسبوکار و تجارت و کسب درآمد پرداخته است.
حالا اين را قرار دهيم در کنار گزارش سالانه موسسه اتيسفر که در آن، اخلاقمدارترين شرکتهاي دنيا معرفي ميشوند. اين گزارش را در اين شماره خواهيد خواند و خواهيد ديد که آنچه که ما قرنها پيش گفتهايم و درحال حاضر به آن عمل نميکنيم را در دنيا ارزش مينهند و بابت انجام آن تفاخر ميکنند. حتي ورود بحثهايي مانند مسئوليت اجتماعي شرکتها هم باز توجه به جنبههاي ديگري از اخلاقگرايي است.
شايد ادعاي سادهاي نباشد که بگوييم در هنگامه بحران اقتصادي و از بين رفتن بخش خصوصي، بايد شرکتها را به رعايت تام و تمام اخلاق دعوت کرد و از آنان خواست که مصلحت عمومي جامعه را بهعنوان يک فعل اخلاقي به مصلحت شرکت خود ارجح بدانند. اما ميتوان توقع داشت که دولتمردان ما با ندادن وعدههاي بيپشتوانه و بدون توجه به عواقب آن، با پرداخت معوقات بخش خصوصي و همچنين عدم استفاده از قدرت صندليهايي که برآنها نشستهاند در مواجهه با بخش خصوصي، اصول اخلاقي را رعايت کنند و خود نمادي از رعايت اخلاق در کسبوکار باشند. در روايت نيز آمده است که الناس علي دين ملوکهم.
مرجع: ماهنامه دیدهبان فناوری- شماره ششم