غلامرضا خاکي متولد اول بهمن ۱۳۴۲ است، او دکتراي مديريت دارد و از آثارش ميتوان به «مديريت زمان» و «مديريت کارآمد» اشاره کرد.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، کتاب اخير او «مديريت اخلاق حرفهاي در سازمان به شيوه جوانمردان» است که توجه به اخلاق در سازمان و مديريت و مباني و مفاهيم فلسفي اخلاق را مدنظر قرار داده است. موضوع اخلاق اين روزها در دنيا حتي در برندينگ سازمانها و شرکتها هم حائز اهميت است که ميتوان حضور حرفهاي آن را در ايران کمکم احساس کرد.
در ذيل معرفي اجمالي از کتاب «مديريت اخلاق حرفهاي در سازمان به شيوه جوانمردان» براي خوانندگان خواهيم داشت. اما قبل از آن بهعنوان مقدمه، گفتوگويي کوتاه با مضمون اخلاق در فناوري که بهنوعي شاخهاي از اخلاق حرفهاي و جزئي جدانشدني از آن در سازمانها و نظامهاي امروزي است، داشتهايم که در ادامه ميخوانيد:
از دکتر خاکي خواستيم بهعنوان سؤال اول تعريفي از اخلاق در فناوري را براي خوانندگان ما داشته باشند؛ او اخلاق در فناوري را مجموعهاي از بايدها و نبايدهاي برآمده از «عقل مستقل» يا شريعت ميداند که افراد در ذخيره و انتقال پيامهاي مجازي بايد آن را رعايت کنند.
از او درخصوص وظيفه متقابل جامعه و فناوري اطلاعات در قبال يکديگر پرسيديم؛ معتقد است که اين سؤال بر اين فرض استوار است که فناوري اطلاعات و جامعه در مقابل هم هويت دارند، درحاليکه فناوري اطلاعات خود شکلي از جامعه مجازي است و بر روند تحول اجتماعي و ماهيت آن تأثيرگذار است. پس نبايد هويت آنها را مقابل يکديگر تعريف کنيم. اما اگر جامعه را مردم بدانيم بايد گفت از فناوري در جهت اخلاقي و تکاملي بايد بهرهبرداري کرد و از آفات آن پرهيز کرد.
دکتر خاکي معتقد است که شبکههاي اجتماعي ظرف ظهور اخلاق انساني است و بهخوديخود نميتوانند هنجار يا ناهنجار باشند، بنابراين ازنظر او مهم اين است که چه کساني در اين شبکهها حضور يابند. بالطبع هنجارها زایيده فرهنگ هستند و در تعاملات چندسويه ظهور مييابند. و ازآنجاييکه فرهنگ دربرگيرنده ارزشها و هنجارهاي اخلاقي است که در گفتار، نوشتار و کردار افراد جلوهگر ميشود ميتوان گفت اخلاق هر جامعهاي در شبکههای مجازي بازتاب مييابد.
از او ميپرسم اينکه برخي معتقدند واقعيت جامعه ما، هماني است که در فضاهاي مجازي و شبکههاي اجتماعي وجود دارد. نظر او در مورد اين ديدگاه چيست؛ ميگويد تا حدودي با اين ديدگاه موافق است اما تأکيد ميکند اين لزوماً به معناي ظرفيتهاي فرهنگي ما نيست بلکه به معناي آنچه بالفعل شده و نمودار شده است، با اين نگاه ميتوان با اين ديدگاه موافقت کرد.
در پايان گفتوگو از او ميخواهيم يک معرفي کوتاه از کتابش داشته باشد ميگويد نويسنده نميتواند و نبايد که کتابش را خودش معرفي کند و اين را به نويسنده گزارش و خوانندهها ميسپارد.
معرفــي کتـــاب
کتاب «مديريت اخلاق حرفهاي در سازمان به شيوه جوانمردان» در ۴ بخش و ۴۰ جلسه چاپ شده است. چهار بخش کلي با عنوانهاي «بسترهاي ظهور اخلاق در جهان جديد» و « مباني و مفاهيم فلسفي اخلاق» و «توجه به اخلاق در سازمان و مديريت» و «جوانمردي و شاخصهاي سازماني آن» تنظيم شده است.
در بخش اول اين کتاب به حکمت و ارزشهاي سازماني و مباني اخلاق و معنوي سازماني اشاره شده است.
در بخش دوم راجع به مکاتب فضيلتگرايي، وظيفهگرايي، نتيجهگرايي، نظامهاي اخلاقي و مباحثي چون اعتماد و نظريههاي اخلاقي سخن گفته شده است.
در بخش سوم اخلاق حرفهاي، کاربردي، زيستمحيطي، حرفهاي و فناوري بررسي شده است و در بخش آخر يعني بخش چهارم نويسنده به جوانمردي و نشانههاي آن و ابعاد مختلف آن از قبيل جوانمردي زنان، جوانمردي در متون کهن، جوانمردي سازماني پرداخته است.
يکي از ويژگيهاي اين کتاب که شايد خواننده را وادار به خواندن و پيگيري ادامه مطالب آن ميدارد، شيوه نگارشي آن است. نويسنده از شيوه فصلبنديهاي متداول استفاده نکرده است و با توجه به موضوع اصلي کتاب که اخلاق مبتني بر جوانمردي است از اصطلاح «جلسه» استفاده کرده است. در اين «جلسه» ها براي نمايش مطالب مختلف از کادرهاي شبيه به ابزارهاي چندرسانهاي (اسلايد، تابلو، نمايش فيلم و کار گروهي...) بهره گرفته است.
خاکي در اين کتاب لحني روايتگونه دارد و سعي کرده است سبک نگارش قلمزنان حوزه مديريت را اندکي تغيير دهد. موضوعات مختلف اخلاقي در سلسله مجالسي ارائه ميشود که با نکتهها و پرسشهاي شاگردان همراه است، اين سؤالات، شايد همان سوالاتي باشد که خواننده نيز در ذهن دارد بنابراين نويسنده کوشيده است اين سؤالات را پاسخ دهد.
خاکي سعي کرده است دايره عمل جوانمردي سازماني را از تمرکز بر رفتار کارمندان و مشتريان و ارباب رجوع فراتر برده و به همه ذينفعان بيروني و دروني، حقيقي و حقوقي سازمان تعميم دهد. نويسنده کوشيده است با بهره بردن از گفتار و نوشتارهايي از بزرگاني چون دکتر سيد مهدي الواني، دکتر مهدي بهادرنژاد و دکتر مير جلالالدين کزازي لزوم در هم آميختن اخلاق فضيلتگرا و اخلاق سازماني را به مخاطب برساند. غلامرضا خاکي در مقدمه اين کتاب آورده است: در فضاي نوين سايبري که امپراتوري توانمند رسانه، تقدير «مک دونالد» ي شدن جهان را بهعنوان «حقيقت» ترويج ميکند ارزشهاي اصيل فرهنگي ما روزبهروز در عمل کمرنگتر ميشود.
در اين روزگار، انسان به « گرهاي» از يک شبکه تبديل شده است که خانهاش همهجاست و هيچ حريم خصوصي ندارد. رفتهرفته فرايند جهانيشدن، به کمک تکنولوژيهاي نوين، از «اختيار» به «اجبار» تبديل ميشود.
نويسنده درصدد برآمده است که خواننده هم به تجسم جهاني فراتر برآيد و براي تغيير آنچه که از نظر نويسنده ضروري است اقدام کند؛ اما مسئوليت اصلي با کيست؟ غلامرضا خاکي معتقد است که مسئوليت آنچه که در جهان امروز ميگذرد بر عهده عقلانيتي است که «علم مديريت» در مقياس جهاني، ملي و سازماني بر آن استوار است. علمي که برآيند تمامي علوم اجتماعي، انساني است که ادعاي ساختن «جهاني نو» دارند. از ديگر سو غلامرضا خاکي تلاش کرده است بازسازي کارآمد هويت ملي را نقطه عطف رسيدن به اين هدف مهم عنوان کند و ميگويد: در چهارچوب ارزشهاي جهاني به دانش مديريتي نيازمنديم که دغدغه رعايت اصول اخلاقي متناسب با فرهنگ ايراني را داشته باشد.
در اين کتاب، جوانمردي در سازمان، وارد نکردن خسارت به سازمان و شکيبايي در مقابل مشکلات گريزناپذير و انجام وظيفه بدون گله و شکايت در قبال نابسامانيهاي کاري، تعريف شده است. به نظر ميرسد يکي از اهداف مهم نگارش اين کتاب علاوه بر آنچه که مطرح شد ايجاد پيوند بين اخلاق حرفهاي و سازماني با فرهنگ و آيين ايراني است که در اين کتاب بارها به آن اشاره شده است.
اين کتاب توسط نشر فوژان منتشر شده و چاپ سوم آن در ۳۵۵ صفحه و با قيمت ۱۹۷۰۰ تومان در دسترس علاقهمندان است.
مرجع: ماهنامه دیدهبان فناوری- شماره ششم