ميزگرد فعالان حوزه آموزش فناوري اطلاعات بدون شک به جلسهاي پر از گلايه تبديل ميشود. گلايه از نگاه غيرتخصصي به حوزه آموزش، ورود افراد غير حرفهاي به آن، کم اهميت دانستن نقش آموزش در توسعه زيرساختهاي فناوري اطلاعات و صد البته حضور مراکز دولتي و دانشگاهها در بازار بخش خصوصي. اين مراکز به مدد فضاي آموزشي رايگان و امکانات ارزانقيمت و البته با کيفيت پايين آموزش، حضور خود را به اين بازار تحميل کردهاند و کماکان سهم بيشتري از اين بازار را طلب ميکنند.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، در اين نشست، مهندس فريبا مهديون، مديرعامل سماتک و رئيس کميسيون آموزش سازمان نظام صنفي رايانهاي تهران و مهندس مازيار گنجهاي مديرعامل کاريار ارقام و قائممقام کميسيون، هر دو از باسابقههاي حوزه آموزش فناوري اطلاعات، از دغدغهها و گلايههايشان گفتند.
تفکر آموزش تخصصي فناوري اطلاعات در شما از چه زماني شروع شد و با توجه به چه نيازهايي شکل گرفت؟
مهديون: نياز دستيابي به اطلاعات بيشتر و تکنولوژي برتر در حوزه آي تي همواره حس ميشد اما امکان آن وجود نداشت و از طرفي سير کند رشد محتوايي دانشگاهها و عدم پتانسيل کافي سازمان فني و حرفهاي باعث شد تا در سال ۷۶ به اين نتيجه رسيدم که بايد چنين مراکزي متناسب با تکنولوژي روز ايجاد شوند و متأسفانه چون متولي خاصي هم در اين مورد وجود نداشت به ناچار بهعنوان يک شرکت کامپيوتري ثبت شديم اما در واقع حوزهکاريمان مربوط آموزش بود.
گنجهاي: از سال ۷۸ با دوستاني در حوزه فني آشنا شده و شرکتي تأسيس کرديم. ما کار خود را با سيسکو شروع کرده بوديم که تازه وارد ايران شده بود و لذا تصميم به آموزش آن گرفتيم و از آنجايي که خود سيسکو هم تقريباً چندسالي بود که وارد بازار شده و تقريباً همزمان با ما شروع کرده بود به آموزش بها ميداد. چيزي که من از سيسکو آموختم اين بود که ميتوانيم بازار وسيعي با توجه به نيروهايي آموزشديده توسط خودمان ايجاد کنيم.
چطور شد که شرکتهايي نظير سيسکو و مايکروسافت به سمت ارائه آموزشهاي تخصصي و صدور مدارک گرايش يافتند؛ آيا آموزش آکادميک در اين حوزه کفايت نميکرد؟
مهديون: شرکتهايي نظير اينها بايد بهدليل پيشرفت سريع آي تي خود را بهروز نگه دارند و لذا با توجه به اين رشد فزاينده، تحصيلات آکادميک در اين کار در هيچ کجاي دنيا و نه فقط در ايران جوابگو نبوده و پتاسيل اين رشد و شتاب را ندارد. اين شرکتها براي استفاده بهينه مشتريان از محصولات و ارتقاي دانش آنها درباره محصول ارائه شده دورههاي آموزشي برگزار ميکنند، يعني دورههايي را طراحي و اجراي آن را به شرکتهاي آموزشي ميسپارند و برحسب آنها مدارکي نيز پس گذراندن آن دورهها و قبولي در يک آزمون به افراد ارائه ميدهند.
در برخي جاهاي جهان دورههاي آموزشي شرکتهاي ديگري خارج از شرکت توليدکننده نيز اين دورههاي آموزشي را برگزار ميکند که مبتني بر معيار خاصي هم نيست. در کشورهاي پيشرفته، دروس اختياري و دروس مهارتي نيز در دانشگاهها تدريس ميشود اما در کشور ما عليرغم پيگيريهايي که صورت گرفته هنوز نتوانستيم اين دانش را وارد فضاي آکادميک بکنيم و از اينرو توسط بخش خصوصي و در قالب شرکتهاي اين حوزه ارائه ميشود.
آيا طي کردن اين دورهها بدون دانش آکادميک، افرادي تک بعدي و با يک تخصص سطحي بهوجود نميآورد؟
گنجهاي: تجربه نشان داده که اينطور نيست. در سيستم آکادميک نگاهها در يک بستر بنيادي علمي شکل ميگيرد که به صنعت نميرسد اما در صنعت براي رسيدن به نتيجه از ابزار استفاده ميشود. از اينرو اين بخش در دروس مهارتي پيشروتر از دانشگاهها هستند. ويژگي بارز دروس ارائه شده توسط مايکروسافت و سيسکو اين بود که ترکيبي از دانش و لابراتوار بود. در آموزشهاي سيسکو فرد پس از گذراندن يک دوره ميتواند با پيدا کردن يک پايه مناسب دورههاي ديگر را هم بياموزيد چون مفاهيم اساسي را آموخته است و يکي از دلايل موفقيت و گسترش سيسکو همين است.
مهديون: نظر من کمي متفاوت است. قطعاً کسي که در دانشگاه کامپيوتر خوانده و تحصيلات مرتبط با اين حوزه دارد خيلي بهتر ميتواند اين دورهها را بگذارند و درک بهتري از اين مفاهيم و دروس خواهد داشت. تجربه هم نشان داده که افرادي در اين دورهها حضور مييابند که تحصيلاتي در اين رشته و يا کاري در اين حوزه دارند.
تا چه ميزان افرادي بدون دارا بودن دانش مهندسي و براي ورود به حوزه کسب و کار وارد اين دورهها ميشوند؟
گنجهاي: به جرأت ميتوان گفت که بيشتر افراد موفق اين دورهها تحصيلات آي تي ندارند و برخي از آنها حتي شايد ديپلمه باشند يا پزشک و يا مهندس رشته ديگري؛ اما موفق هستند. اين خيلي خوب است چون آي تي را مديران و افراد لايه بالا نميشناسند و اينکه مهندس و حتي پزشک از اين حوزه استقبال و در اين دورهها شرکت ميکنند براي شناخت بيشتر حوزه آي تي کمککننده است.
مهديون: با توجه به تجربه در اين حوزه معتقدم که پايه مهندسي خيلي کمککننده و مؤثر است ولي رشتههاي ديگر هم به اين حوزه نياز دارند و اين روزها ما رشتههاي ميانرشتهاي مانند مديريت پروژههاي آي تي داريم و در حال تعامل با دانشگاهها در اين زمينهايم. مديران بايد آي تي را بهطور کلي بشناسد، مفهوم و ارزش آن را بدانند و امکانات و قوانين مورد نياز آن را بشناسند اما نيازي به داشتن تخصص بيشتر براي آنها لزومي ندارد.
يک پزشک ممکن است چه نيازي به گذراندن دورههاي آي تي داشته باشد آن هم وقتي در رشته خود فعال است؟
گنجهاي: در بيمارستانهاي کانادا گاهي پزشک بايد آي تي هم بداند تا استخدام شود و از اينرو افرادي که روي اين مسائل کار ميکنند سرمايه خوبي بهدست ميآورند و اقدامشان درمورد کسب دانش آيتي و رفتن بهدنبال چنين مشاغلي بسيار هم هوشمندانه است. در کشور ما نيز برخي از پزشکان رابط بخش فني و پزشکي بوده و در بخش آي تي بيمارستان فعال هستند.
آيا اين دورهها که به سهلالورود بودن افراد در حوزه فناوري اطلاعات منجر ميشود درنهايت به حوزه آموزش فناوري اطلاعات لطمه نميزند؟
گنجهاي: شايد عدهاي از آنها در ديد خود با گذراندن يک دوره، متخصص شبکه شوند ولي در عمل کاري از پيش نميبرند. به هرحال وقتي طيف وسيعي از جامعه را پوشش ميدهيد اين امر رقابتي سنگين ايجاد ميکند و هر روز عدهاي هم در اين حوزه مدعي ميشوند که اين موضوع قطعاً به حرفه ما لطمه ميزند.
مهديون: مشاغل آي تي در کشور ما درست تعريف نشده است؛ بنابراين هر کسي با هر مقطعي از آموزش بدون گذراندن يک روند اصولي وارد اين کار ميشود و کارفرماها هم چون ارزيابي شغلي درست و مدوني ندارند افرادي را جذب ميکنند که شايد بعد از زمان کوتاهي آن کار را ترک کنند. مايکروسافت يا شرکتهاي نظير آن براي خود سطوحي تعريف کردهاند. خوشبختانه با يک تجربه ۲۰ ساله که ما در بحث آموزش داريم شاهديم که اخيراً در برخي شرکتها اين موضوع جا افتاده که در آگهيهاي استخدامي ترجيحاً داشتن مدرک يک دوره مشخص موردنظر خود را ذکر ميکنند و سعي شده تا اين مفاهيم در کشور ما جا بيفتد که کسي صرفاً با ۱۰۰ ساعت يا ۵۰ ساعت گذراندن دوره، کارشناس شبکه نميشود. اگر ما بتوانيم اين مسير را ايجاد کنيم آن کارفرما هم خواهد دانست که بايد تحت چه الگويي اين نيرو را استخدام کند.
گنجهاي: جداي از مقوله تعريف درست مشاغل، ما در حال رقيبتراشي براي خودمان هم هستيم که البته اين امر در همه حوزهها اتفاق ميافتد؛ چون در ايران استارتاپ بيزنس خيلي راحت است يعني فرد تصميم به شروع کاري ميگيرد و آن را ايجاد کرده و شايد بعد به دنبال مجوز برود اما در خارج از کشور فرد حتي براي پخش يک تراکت تبليغاتي هم بايد از خيلي جاها مجوز بگيرد تا بتواند بر فرض در يک ساختمان تراکت پخش کند و يکسري اصولي دارد که بايد همان اول آنها را انجام دهد و بعد وارد شود. متأسفانه آي تي در حوزه آموزش اينگونه مميزيها را ندارد و به هرحال چون در کشور ما تقريباً نوپاست در حال استفاده از تجربيات خود براي رشد بيشترست. ضمن اينکه در مورد اساتيد هم اين مشکل وجود دارد.
آيا عدم وجود متولي يا تعدد آنها باعث نميشود که هرکسي بتواند وارد حوزه آموزش آي تي شود؟
مهديون: اين از مشکلات اساسي ماست و هميشه سعي کردهايم تا يک متولي خوب براي آن پيدا شود. وزارت ارشاد، وزارت علوم و سازمان فني و حرفهاي هرکدام با يک معياري به ما مجوز ميدهند و اصرار دارند که حتماً بايد آن مجوز وجود داشته باشد. در سالهاي پيش حتي سازمانهاي بزرگي مثل شهرداري نيز مجوزهايي براي ما اعمال ميکردند که آيا اجازه آموزش به کارکنان شهرداري را داريم يا خير. در آموزش تخصصي آي تي بايد اعتماد بخشي ايجاد شود و خيلي از اين جاها واقعاً نميتوانند متولي آي تي شناخته شوند و در واقع همان وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات است که اين صلاحيت را دارد. تمام سعي ما بر اين است که بتوانيم تعدد متولي را کم کنيم و تا حدي هم موفق شديم اما هنوز به آنجايي نرسيديم که يک مرجع داشته باشيم تا برحسب يکسري معيار و فضاي آموزشي و اساتيد در حوزه آموزش آي تي بتواند بر اين بخش نظارت کند. ما در بخش خصوصي و حيطه کاري خودمان اساتيد را ارزيابي و تجهيزات لازم را فراهم ميکنيم چون براي کيفيت مؤسسه خود اهميت قائليم.
گنجهاي: من در اينجا مايلم از همکاري با شرکتهاي خارجي هم بگويم. حتي اگر تحريمها هم برداشته شود ما بهدليل عدم وجود کپي رايت در کشور نميتوانيم کاري پيش ببريم چون نماينده خارجي انتظار دارد که ما از او سالانه يکسري پکيج خريداري کنيم که اين اتفاق نميافتد. يک معضل ديگر هم اين است که درخواست آموزش از نظر فرهنگي در کشور ما پايين است و اين امر طبيعتاً باعث ميشود که متولي هم نداشته باشيم چون اهميتي براي اين موضوع قائل نيستند. ما نيروي متخصص فراواني در کشور داريم که سالانه عده زيادي از آنها مهاجرت ميکنند و شرکتهاي نظير ما هستند که نيروي متخصص داخلي جايگزين را تربيت ميکنند. اين در حالي است که حتي از ليست شرکتهاي دانش بنيان نيز حذف شدهايم و ما بهعنوان مراکز توليد علم ناديده گرفته ميشويم. اگر دولتمردان در پي تحقق شعارهاي خود درباره عدم وابستگي باشند بايد اين را در نظر بگيرند که براي خودکفايي بايد به آموزش افراد براي رسيدن به دانش پرداخته شود. خارجيها اين را خوب متوجه شدهاند ولي ما آن را نديده ميگيريم. آنها آموزش را هم جزئي از تحريمها ميدانند چون معتقدند با اين کار به انتقال دانش تکنولوژي کمک کردهاند که قابل بهرهبرداري در کشور مورد تحريم خواهد بود.
يکي ديگر از مسائل بحراني آموزش در کشور ما اين است که با بالا رفتن نرخ دلار همه قيمتها سه برابر شدهاند اما قيمت آموزش در همان سقف قبلي است و همه بخشها با افزايش قيمت سود خود را ميبرند در نتيجه ما در بخش آموزش با داشتن هزينههاي جاري افزايش يافته و همان درآمد سابق با مشکل عدم سوددهي مواجه هستيم.
مهديون: در تمام دنيا براي بخش آموزش تسهيلاتي در بخشهاي مختلف اعم از بيمه و ماليات قائل ميشوند اما در کشور ما نه فقط کاري صورت نميدهند بلکه سختگيريهاي خاصي هم دارند. در مورد عوارض مالياتي هم با ما مانند يک توليدکننده و فروشنده تجهيزات سختافزاري رفتار ميکنند در حالي که ماليات ارزش افزوده چيزي است که ما طبق قانون نميتوانيم از مشتريان خود دريافت کنيم اما در فرايندهاي کاري شرکت، ما بايد اين ارزش افزوده را بپردازيم. موضوع اين است که وقتي سخن از آموزش به ميان ميآيد بايد قوانين همان حوزه آموزش درباره آن مطرح شود.
گنجهاي: نگاه ما به چيستي آموزش و جايگاهي که براي آموزش مهارتي در کشور قائل هستيم امر بسيار مهم و تأثيرگذاري بر کيفيت اين بخش و پيشرفت جامعه است و رسانهها براي رساندن صداي ما که در اين بخش فعال هستيم و فرهنگسازي نقش بسزايي دارند.
در حـال حاضــر وضعيـــت کميسيون آموزش در سازمان نظام صنفي رايانهاي چگونه است و اين سازمان چقدر در اين امر تلاش کرده و چه اقداماتي صورت داده است؟
مهديون: در دوره پيشين هيئت مديره بر اساس بخشنامه درآمد مربوط به حدود ۱۵ سال پيش درباره بيمه حوزه آي تي يک فراخوان داده شد و نظرخواهي صورت گرفت که طبق آن بندهايي به اين بخشنامه اضافه شد و يکي از اين بندها آموزش بود که شوراي عالي انفورماتيک آن را تائيد کرد و بعد به تأمين اجتماعي رفت تا تصويب و ابلاغ شود اما اين فرایند هنوز در گير و دار اين جريانات اداري بوده و همچنان در حال پيگيري است.
اداره ارزش افزوده نيز فراخواني داده و طي آن قانوني را به نظرسنجي اصناف گذاشته بود که ما در سازمان يک کارگروه براي بررسي اين موضوع تشکيل داديم و تا پايان سال مهلت اداره ارزش افزوده نيز فراخواني داده و طي آن قانوني را به نظرسنجي اصناف گذاشته بود که ما در سازمان يک کارگروه براي بررسي اين موضوع تشکيل داديم و تا پايان سال مهلت داريم که نتيجه را به سازمان ارزش افزوه اعلام کنيم. بحث حضور نمايندگان ما در هيئتهاي مالياتي، تشخيص و تجديدنظر و تأمين اجتماعي در قراردادها همچنان براي ما مهم است. يکي از بحثهاي اساسي در سازمان مربوط به تعرفهها بود که سعي کرديم در حوزه آموزش تعرفههاي کارشناسي شدهاي را ايجاد کنيم.
به نظر شما اين تعرفهها چهقدر ميتواند ضمانت اجرايي داشته باشد؟
مهديون: نداشتن اين ضمانت اجرايي را ميتوان در اين موضوع يافت که کارشناسان رسمي دادگستري هيچ ارتباطي با سازمان نداشتهاند و بهنظر ميآمد که بيشتر طرف کارفرما بودند تا سمت بخش خصوصي. اکنون اقداماتي در سازمان نظام صنفي در دست انجام است تا از اين کارشناسان استفاده کنيم و اين تعرفهها به شکلي باشد که از طرف کارفرما قابل قبول بوده و اين خود ميتواند يک ضمانت اجرايي ايجاد کند.
فکر نميکنيد که مدتزماني بهطول بيانجامد تا که اين موضوع بهعنوان مصوبه جاري و ساري شود و از اين رو مطرح شدن آن صرفاً جنبه پيشنهاد و تشويقي داشته باشد؟
مهديون: در هرصورت هرگاه که اختلافي پيدا شده اين تعرفهها بين کارفرماها و پيمانکارها ملاک برررسي بوده است و هميشه وجودش قوت گرفته و ميزان ضمانت اجرايي آن به حذف چالشها بستگي دارد بنابراين ما سعي ميکنيم تا با کمک کارشناسان رسمي دادگستري تعرفهاي ارائه دهيم که قابل قبول کارفرمايان نيز بوده و همه راضي به اجراي آن باشند.
چهقدر پيش آمده که در پروژهها ميزان درست و دقيقي به شما داده نشده و کارفرما بنا به سليقه و ميل خود قيمتي ارائه کرده باشد؟
گنجهاي: هميشه همينطور بوده است. چون ملاکي وجود ندارد پس ملاک همان قيمتي است که کارفرما ميگويد و ما نه وسيلهاي داريم که بخواهيم مخالفتي بکنيم و نه متولي وجود دارد که آن را بررسي کند.
مهديون: اخيراً هم بخشنامهاي درباره آموزشهاي حوزه آي تي تهيه ميشد که طبق آن غير از شرکتهاي خصوصي و آموزشي افراد حقيقي هم متولي آموزشي هستند. سازمان نظام صنفي اينجا وارد قضيه شد و بررسيهايي درباره اين موضوع انجام داد. اين مشکلات پيش ميآيد و هيچ تضميني هم براي کيفيت کارهاي آنها نيست. بايد جاهايي وجود داشته باشد که بتوان مطلع شد و خوشبختانه دولت اخيراً اقدام به نظرخواهي در موارد مختلف ميکند.
درباره آموزشهاي اجباري کارکنان دولت نيز رسماً توسط دولت نظر سازمان نظام صنفي خواسته شد و وقتي که قانون آن تدوين شد بازهم از سازمان نظرخواهي بهعمل آمده است و جاهايي را تغيير داديم که دولت توجه نشان داد و از ما بابت اين نظرها دعوت حضوري بهعمل آورد که البته اين موضوع با وجود فرجه يکماهه هنوز ابلاغ نشده و همچنان دولت روي آن کار ميکند. شايد در اين ۷-۸ ماه اخير کمتر اتفاق افتاده باشد اما در مجموع دولت سعي ميکند تا با ما همانديشي کند و نظرسنجيهايي داشته باشد. اميدوارم به جايي برسيم که هر موضوع در جايگاه خودش در سازمان نظام صنفي بررسي و بحث و نظرات گردآوري شود.
متولي اصلي، دولت و بخش خصوصي بايد در کنار هم قوانيني تدوين کنند که به نفع بخش خصوصي باشد چون بخش خصوصي بستر پيشرفت کشور است و صنعت آي تي با کوچک شدن رو به ورشکستگي خواهد رفت که اين براي اقتصاد کشور مفيد نخواهد بود.
از اوايل انقلاب بحث پيوند آموزش و صنعت مطرح بوده که يک طرف آن دانشگاه و آموزشگاه خصوصي و طرف ديگر آن صنعت است. براي تحکيم رابطه و کاربردي شدن علوم و آموزشها چه بايد کرد؟
مهديون: براي عملي شدن اين امر ما چند پيشنهاد مشخص براي وزارت علوم داشتيم که يکي از آنها تجديدنظر در محتواي آموزشي بود؛ بهخصوص سرعتبخشي در روند توليد محتواي آي تي که بهسرعت در حال رشد است و قطعاً بايد کارگروه خاصي تشکيل شود تا آن را پيش ببرد و ما نيز در بخش خصوصي حاضريم همکاري لازم را داشته باشيم اما قوانين وزارت علوم تاکنون جايي براي ما به طريق مشاوره و مشارکت براي تحقق اين موضوع باز نکرده است.
پيشنهاد ديگر اين است که دروس اختياري شامل اين مباحث کاربردي در دانشگاهها ارائه دهيم تا يک دانشجوي رشته شبکه با مسائل و مفاهيمي در حد آي پي، روتينگ و سوئيچينگ آشنا شود و يا اجازه بدهند که ما وارد دانشگاهها شده و اين دورهها را براي آنها برگزار کنيم. همچنين برگزاري سمينارهاي آموزشي در دانشگاهها ميتواند براي کسب مهارتهاي تحصيلي ورود به بازار مؤثر باشد. تأکيد بر واحد کارآموزي و خارج کردن آن از حالت فرماليته نيز کمککننده خواهدبود. از آنجايي که هميشه شتاب اين صنعت خيلي بيشتر از دروس دانشگاهي خواهد بود لذا لزوم اين آموزشها هميشگي است. از همينرو اگر حمايت دولت در کاهش هزينهها نصيب بخش خصوصي بشود اين امکان بهوجود ميآيد که همه دانشجوها و فارغالتحصيلان بتوانند از اين آموزشها برخوردار شوند. نکته ديگر اينکه متأسفانه اکنون خيلي از مراکزي که از دانشگاه و به نام آنها استفاده ميکنند در واقع رقيب بخش خصوصياند، از جمله جهاد دانشگاهي که اينها شانس اين را دارند که از اساتيد، فضا و تجهيزات دانشگاه استفاده کرده و با قيمت کمتر و البته کيفيت پايينتر عدهاي را جذب دورههاي خود کنند که افراد شرکت کننده در اين آموزشها بعدها در عمل به اين نتيجه ميرسند که باز هم آماده جذب بازار کار نشدهاند بنابراين دانشگاهها نبايد وارد اين قسمت شوند.
گنجهاي: من قبلاً نسبت به حضور دانشگاهها ديد مثبتي داشتم اما پس از يکسري تلاش بينتيجه به اين نتيجه رسيدم که اين امر در دانشگاهها تبديل به يک تجارت شده است و من بخش خصوصي براي برگزاري سمينار در دانشگاه مشکل دارم. آنها دانشگاه را از آن خود ميدانند و بهدليل تمايل به کسب منافع مالي و جبران کمدرآمد بودن معتقدند که ما براي در ازاي استفاده از فضا و يا امکانات دانشگاه براي برگزاري دوره يا سمينار بايد هزينه آن را هم بپردازيم. ظاهراً جاي ما با آنها عوض شده و ما به عنوان بخش خصوصي به دنبال مهارت هستيم و دانشگاه به دنبال کسب درآمد.
در حوزه آي تي سرعت رشد علمي چنان بالاست که دانشگاهها نميتوانند همگام با ما حرکت کنند. من به اين دليل به دانش بنيان بودن خودمان اعتقاد دارم که در اين بخش ما آنچنان روي مباحث مربوطه تحقيق و مطالعه ميکنيم، اما اگر در جايي با مقوله آموزش به دنبال تجارت باشند هرگز نميتوانند کيفيت و پايه دانشي ما را داشته باشند.
به نظر شما در حوزه فاوا در آينده چه کارهايي جديدي در حوزه آموزش ميتوان انجام داد که تاکنون صورت نگرفته است؟
گنجهاي: آي تي هميشه کار نو و جديدي است و ما هر روز در تقلا و تلاش براي همگام شدن با اين سرعت هستيم. بهنظر من تا سال ۲۰۲۰ ميتوان در چند حوزه خوب کار کرد؛ يعني نرمافزارهاي فبلت و موبايل و امنيت اطلاعات. کار کردن در اين حوزهها مشاغل زيادي ايجاد ميکند. حوزه آي تي يکي از حوزههاي مغفول ماندهاست که متأسفانه خود ما هم در آن بهقدر کفايت فرهنگسازي نکردهايم.
مهديون: ضمن تأييد اين که برنامهنويسي و ابزارهاي هوشمند نرمافزارهاي فبلت و موبايل شاخه بسيار مهمي است به نظر من بايد در کشورمان استانداردهاي آموزشي داشته باشيم تا در حوزه اشتغالزايي آيتي، فارغالتحصيلان ما بتوانند در سطوح مختلف توليدکننده اين بخشها شوند. بحث ديگر که نياز به توجه بيشتر دارد موضوع دادهکاوي است. ما در نرمافزار و ساير حوزههاي آي تي و حتي ساير صنايع بزرگ نياز داريم که با هوش تجاري به تجزيه و تحليل و پيشبيني در رفع چالشها همت بگماريم تا چشمانداز خوبي در اين صنعت داشته باشيم.
گنجهاي: افراد جامعه بايد بدانند که در يک دوره بسيار کوتاهمدت تضمينشده و با ۵۰ تا ۶۰ ساعت دوره خوب مهارتي ميتوان فرصت شغلي بهدست آورد و همچنين پس از ۲۰۰ ساعت گذراندن دوره آموزشي ميتوان روي حرفهاي بودن يک فرد حساب کرد. درواقع با بهرهگيري از آموزش آي تي ميتوان يک فرد را ظرف مدت يکسال از سطح صفر به سطح اثرگذاري در سازمان رساند.
منبع: ماهنامه دیدهبان فناوری- شماره نخست