مدیرعامل شرکت خدمات انفورماتیک: شتاب با ظرفیت ۱۰۰میلیون تراکنش در روز دومین سوئیچ دنیا است.
به گزارش افتانا (پایگاه خبری امنیت فناوری اطلاعات)، شرکت خدمات انفورماتیک همیشه بیدار است. باید از تحریم گذر کند، باید خلاق و نوآور باشد و چندین باید دیگر؛ چون نمی تواند اینها نباشد؛ چون شتاب و شاپرک و ساتنا را پشتیبانی می کند. مسئله اساسی برای سید ابوطالب نجفی و همکارانش در شرکت این بوده و هست که راه نشدی برای حل مشکلات وجود ندارد، چون جمعی ۸۰ میلیون نفری به امید شرکت خدمات انفورماتیک نشسته و از خدمات شتاب و شاپرک و چند سامانه دیگر استفاده می کنند. ممارست و پایداری ها در هنگامه بحران و غیر بحران در کنار خلاقیت های ما ایرانی ها باعث شده که حالا دومین سوئیچ جهان را داشته باشیم. گفتوگو با مهندس سید ابوطالب نجفی را در ادامه میخوانید.
شما مدیرعامل یکی از شرکتهایی هستید که با بحث تحریم بسیار دچار چالش بوده است؛ تحریمها منجر به ایجاد فرصت هم شد یا فقط چالش بود؟
هر دو مورد صدق میکند، اما تمامی ابعاد آن مدیریت شد. اگر تحریم را مدیریت نکنیم؛ میتواند بحران بهوجود بیاورد. سال ۸۵ سامانه ساتنا یا سامانه ملی پرداخت در کشور وجود نداشت؛ شرکت ملی انفورماتیک مجبور شد دانش کسبوکار و نرمافزار را از یک شرکت خارجی تهیه کند. شرکت خارجی هم تا سال ۱۹۹۰ از این سرویس پشتیبانی میکرد تا اینکه سطح تحریمها بیشتر شد و شرکت خارجی پشتیبانی را قطع کرد. سامانه ساتنا ستون فقرات شبکه بانکی است. تمام تسویههای شتاب، شاپرک، تراکنشهای بین بانکی، چکاوک در ساتنا انجام میشود؛ اگر برای ساتنا مشکلی پیش بیاید شبکه بانکی با اختلال مواجه میشود. در آن زمان اگر تدبیر لازم اندیشیده نمیشد با یک بحران واقعی مواجه میشدیم. اگر ضریب تحریمها را روی عدد بگذاریم و بگوییم قبلاً ۶۰ بود؛ یکباره این ضریب ۹۰ شد. با توجه به این هشدار، مجبور شدیم تیمی تشکیل دهیم و با استفاده از تجربه و دانش کسب شده سیستم را بازنویسی کنیم. منتها یک درس گرفتیم. اینکه برای سامانههای حاکمیتی، بههیچوجه از سیستمهای خارجی استفاده نکنیم مگر اینکه ماخذ (Source) و مستندات و آموزشهایش را در اختیار داشته باشیم. از سال ۹۰ این تصمیم در بانک مرکزی گرفته شد. تقریباً ۲۵ سرویس حاکمیتی بین بانکی داریم که بیشتر آنها تولید داخل بوده و آنهایی که نیستند در حال بازنگری برای بومیسازی هستند.
بهعنوان نمونه چه چالشهایی در تبدیل ساتنا به آریا_ساتنا در یک زمان کوتاه داشتید؟
از زمانی که به ما اعلام شد دیگر پشتیبانی صورت نمیگیرد جلوی تمام تغییرات را گرفتیم و این بزرگترین چالش بود. مثلاً اگر بانک مرکزی میخواست یک سرویس جدید داشته باشد نمیدانستیم اگر این تغییر را اعمال کنیم چه اتفاقی خواهد افتاد و راه برگشت هم نداشتیم، ازطرفی ماخذ (Source) در اختیار ما نبود. وقتی سامانه جدید آریا_ساتنا تولید شد حدود ۵ ماه با سامانه قبلی موازی حرکت کردیم. کار بسیار دشوار و پیچیدهای بود در حالیکه با درصد کمی از ابعاد کار هم آشنا بودیم. به هر حال با تلاش و همت همکاران موفق شدیم سامانه خارجی را حذف کنیم.
پایا هم بهزودی جابهجا شده و آریا_پایا بهطور کامل جایگزین آن خواهد شد.در این جابهجایی هم فعالیت موازی هردو سامانه قدیم و جدید برای 6ماه در نظر گرفته شدهاست. یکی از مشکلاتی که در پایا داشتیم این بود که پایا میتوانست روزانه یکمیلیون تراکنش را مدیریت کند. وقتی شاپرک را راهاندازی کردیم به یکباره تعداد تراکنشها از یک میلیون بالاتر رفت؛ این موضوع یک چالش جدی برای پایا بود. وضعیت جدید به شرکت خارجی اعلام شد و آنها در ازای تغییرات مورد انتظار، درخواست مبلغ هنگفتی کردند و 6ماه هم زمان نیاز داشتند. بار دیگر همکاران ما با همتی که داشتند با اعمال تغییرات در بخشهای مختلف توانستند سیستم را سرپا نگه دارند بهنحوی که وقتی طرف خارجی متوجه موضوع شد از اتفاقی که رخ داده بود متعجب شد. ما توانستیم ظرفیت روزانه یکمیلیون را به چهارمیلیون تراکنش تبدیل کنیم و در حال حاضر میتوانیم تراکنش بیش از ۲۰میلیون در روز را در سامانه آریا و پایا مدیریت کنیم.
پس از برداشته شدن تحریمها چه فرصتهای جدیدی به وجود خواهد آمد؟
شرکتهای خارجی وارد بازار ایران میشوند، شرکتهای بزرگی مانند IBM، اوراکل و ... بهخصوص در بخشهای رقابتی با ما و شرکتهای مشابه شروع به رقابت میکنند. در بخشهای حاکمیتی، بحث رقابت مطرح نمیشود؛ اما میتوانیم از این فرصت استفاده کرده و سرویسهایمان را تقویت کنیم. بنابراین یکی از کارهای ما این است که در زمینه بانکی و مالی کشور به این شرکتها برای مشارکت مذاکره کنیم. ما یک شرکت بزرگ در منطقه هستیم؛ باید ابعاد بازار و تعداد نیروهایمان و سرویس هایمان را به شرکتهای مذکور اعلام کنیم. به نظرم ما از نظر ابعاد کار بزرگترین شرکت منطقه هستیم. از سویی تعدادی سوئیچهای منطقهای و بینالمللی وجود دارد و در بعضی کشورها که تردد یا سکونت ایرانیها زیاد است، مانند ترکیه، دوبی، چین و مالزی قصد داریم. سوئیچهای این کشورها را به سوئیچ شتاب متصل کنیم و اتصال منطقهای و اتصال با کشورهایی که با ما تعاملات متعدد دارند را وجود بیاوریم. همچنین مواردی مانند اتصال به سوئیچ VISA و MASTER نیز در دستور کار قرار دارد.
آیا در حال حاضر استاندارد سوئیچ شتاب با سوئیچ بینالمللی مطابقت دارد؟
یکی از پیشنیازها داشتن استاندارد PCIDSS است که اگر استاندارد نباشد یک سال به شما وقت میدهند این کار را انجام دهید. ما از یک سال قبل شروع کردهایم که سوئیچهای خودمان را تطبیق دهیم. یعنی بهمحض برداشته شدن تحریمها شرکت برای رویارویی با وضعیت جدید از آمادگی کامل برخوردار است. بحث مهم دیگر این است که گواهینامههای استاندارد بینالمللی را برای سایر سرویسها بگیریم. استانداردهایی مانند ISO۲۰۰۰۰، ISO۳۰۰۰۰ و ISO۲۲۳۰۱ برای پایداری و شناسایی و مدیریت ریسکها در دستور کار قرار دارد و در همین رابطه محدوده اجرایISO۲۷۰۰۱ را نیز برای امنیت سامانهها توسعه دادهایم.
یکی از مسائلی که بعد از تحریم وجود دارد این است که وقتی میخواهید حضور بینالمللی داشته باشید احتمالا بخش حاکمیت اجازه نمیدهد؛ چه راهکاری به نظرتان میرسد تا بخش حاکمیتی وارد این بازی نشود؟
شرکت یک استراتژی را تدوین کرده که مربوط به چهار ماه پیش است؛ سال ۹۰ برنامهریزی استراتژی سهساله انجام دادیم که شرکت قرار است در چه مسیری باشد و این برنامه که شامل تعداد زیادی پروژه بود تا سال ۹۳ معتبر بود. از اواسط سال ۹۳ جلساتی با بانک مرکزی و شرکت ملی برگزار کردیم تا استراتژیهای سه سال بعد را تدوین کنیم. در این راستا از نقشه راه بانک مرکزی، استراتژیهای شرکت ملی انفورماتیک، مشورتهای هیئت مدیره و مدیران ارشد شرکت استفاده کردهایم و برنامه استراتژیک و عملیاتی شرکت را برای سه سال آینده تدوین کردهایم تا در بخشهای رقابتی بهعنوان راهبر بازار ایفای نقش کنیم و با ظرفیتهای در اختیار میتوانیم در بازارهای بینالمللی نیز حضور داشتهباشیم.
فرض کنید زمانی میگویند درآمد شتاب دیگر نیست. آیا برنامهای برای آن مواقع دارید؟
درآمدهای شرکت خدمات انفورماتیک فقط از سامانه شتاب نیست. در طول چند سال گذشته سامانههای دیگری به مجموعه اضافه شدهاند که شاپرک، ساتنا و پایا، سپام ریالی و این اواخر چکاوک، بسیاری از سرویسهایی هستند که در حال حاضر بدون اخذ هیچگونه وجهی ارائه میشوند. سرویسهای جدید دیگری مانند: سامانه متمرکز SMS های بانکی، سپاس و … در دست تولید است که در کنار شتاب و شاپرک برای شرکت درآمد تولید خواهند کرد. قطعاً در محور رقابتی هم شرکت در پی بازارها و مشتریان جدید است.
بحث مهم دیگری که باید در دستور کار قرار گیرد و خیلی به آن توجه داشت؛ بحث حقوقی است. در این زمینه چه تمهیداتی باید صورت گیرد؟
وقتی سازمانها یا شرکتهای بینالمللی به داخل کشور میآیند با فضای حقوقی بینالمللی حرکت میکنند و SAL و تفاهمنامههایی که امضا میشوند بینالمللی است، بنابراین شرکت خدمات انفورماتیک نیز باید از مشاوران و حقوقدانانی که با قوانین IT و بینالملل آشنا هستند؛ استفاده کند. پر واضح است طرفهای خارجی از نظر حقوقی بسیار قوی هستند. از طرف دیگر ما تنها کشوری نبودیم که تحریم شدیم و قرار است از تحریمها خارج شویم. چین و هندوستان و روسیه پس از فروپاشی هم چنین وضعیتی را تجربه کردهاند. به اعتقاد من صنعت بانکی باید به این کشورها نگاه کند که چگونه بعد از تحریمها اقدامات اساسی انجام دادند.
بحث دیگر نحوه مذاکره است. با شرکتهایی که خواهند آمد چطور باید مذاکره کرد و اگر به خارج از کشور میرویم چطور باید مذاکره کنیم؟
در ارتباط با نحوه مذاکره با شرکتها و مشارکت با آنها قبلاً توضیح دادم که مهمترین موضوع محورهای حقوقی–بینالمللی مرتبط به فناوری اطلاعات است. نکته مهم دیگری که باید به آن توجه داشت سرویسها و دانش جدیدی است که میتواند به وسیله شرکتها و بانکها وارد صنعت بانکی کشور شود برای این منظور باید برنامهریزی لازم را برای استفاده از این فرصت تدوین کنیم.
شاکله کسب و کاری شرکت خدمات انفورماتیک اکنون چگونه است؟
شرکت خدمات انفورماتیک در دو محور اصلی فعالیت دارد که اولین محور آن سامانههای حاکمیتی و بینبانکی است. شتاب، شاپرک، ساتنا، پایا، چکاوک، نماد، نهاب، اعتبارات اسنادی، ضمانتنامه، سوئیفت ارزی، حسابهای دولتی (که جدید راهاندازی شده)، اوراق مشارکت الکترونیکی و.. در این حوزه تعریف شده است. این محور حاکمیتی و بینبانکی است. محور مهم دیگر سرویسهای رقابتی در صنعت بانکی است. در بعضی از سرویسها در محور رقابتی میتوان گفت که رقیب نداریم مانند سامانه بانک ایران شرکت که از نظر مقیاس در ایران منحصر بهفرد است. تعدادی از شرکتها دارای سامانههای یکپارچه بانکی هستند ولی برای بانکهای مقیاس کوچک زیر ۱۰۰۰ شعبه و با تراکنشهای کم طراحی شدهاند. در حال حاضر ماخذ((SOURCE و دانش «بانک ایران» نزد خودمان است و بانکهای بالای هزار شعبه را میتواند بهراحتی پشتیبانی کند. هماکنون هیچ شرکتی نمیتواند این کار را انجام دهد. همچنین یک سوئیچ داریم که سوئیچ بسیار قدرتمندی است؛ فونداسیون سوئیچی که شرکت خدمات انفورماتیک در اختیار دارد و در شتاب و شاپرک استفاده شده است در دنیا از نظر مقیاس دومین سوئیچ دنیاست. اولین آن هم در چین است که بهخاطر جمعیت این کشور است. در هند همچنین سوئیچی ندارند. یک واژه به نام تیپیاس داریم که این شاخص برای سوئیچ ما حدود سههزار است؛ یعنی این سوئیچ سه هزار درخواست را در ثانیه جواب میدهد. سوئیچ ما در سال ۸۹ میتوانست روزانه ۱۵میلیون تراکنش مربوط به شتاب را در روز مدیریت کند؛ اما اکنون ۱۰۰میلیون تراکنش را مدیریت میکند.
تراکنشهای واقعی در آن زمان که ظرفیت ۱۵میلیون بود و الان که ۱۰۰میلیون است، چقدر است؟
اینجا یک نکته وجود دارد. مثلاً ۲۶ و ۲۷ اسفند سال ۹۳، ۷۴ میلیون تراکنش در شتاب داشتیم. در شاپرک در همان روز ۸۴ میلیون تراکنش داشتیم. پایداری سوئیچهای ما حدود ۸/۹۸ درصد است. اما در روزهای شلوغ اتفاقی میافتد و ممکن است شما از شتاب یا پوز جواب نگیرید. این امر هیچ ربطی به شتاب و شاپرک ندارد. بانکهای عضو شتاب از سوئیچ و CORE مجزا برخوردارند.سوئیچ و CORE بانکها نمیتوانند آن حجم درخواست را در اسفندماه مدیریت کنند. یک تعداد از بانکهای بزرگ نیز دارای سامانه یکپارچه متمرکز بانکی نیستند و۱۰ سال است که دنبال چنین سامانههایی هستند؛ ظاهرا مشکلات تصمیمگیری و چالشهای مدیریتی مهمترین مانع در این مسیر است. به همین دلیل سامانههای این بانکها در اسفندماه نمیتوانند جوابگوی درخواستهای جامعه باشند. مثلاً شما روی ATM بانک A رفتهاید و کارت بانک B را دارید، سوئیچ بانک A تشخیص میدهد که کارت متعلق به بانک B است و آن را برای شتاب ارسال میکند و شتاب درخواست را به بانک B ارسال میکند و در مواقعی که ترافیک بالا است بانک B پاسخگو نیست و بعد از یک دقیقه دستگاه کارت را بیرون میدهد؛ مردم و بانکها نیز این مشکل را به شتاب ارتباط میدهند. ما در سال گذشته حدود ۵/۱۳میلیارد تراکنش در شتاب و ۵/۱۵ میلیارد در شاپرک را با پایداری ۵/۹۸ درصد مدیریت کردیم.
چرا این تجربههای در همایشهای بینالمللی مانند همایش کارت خاورمیانه مطرح نشده است؟
علت این است که متولی و سیاستگذار اصلی شرکت، بانک مرکزی است و باید با مجوز آنها در این مسیر حرکت کنیم. ممکن است با هماهنگی لازم در رویدادهای آینده شرکت کنیم.
با توجه به ظرفیت هایی که عنوان کردیدعلت چیست که وقتی میخواهید تجربهتان را با بانک ها در میان بگذارید یکسری مقاومتها بهوجود میآید وقتی هم که در میان میگذارید یکسری چالشها بهوجود میآید. همانند چکاوک،
بحث در میان گذاشتن تجربه نیست. موضوع سرویس و سامانه جدید و عملاً نوآوری در فرآیندهای موجود شبکه بانکی است که گاه بهدلیل نیاز به تجهیزات، پهنای باند، آموزش و تغییرات در روالهای موجود ممکن است که چالش بهوجود آید. برای مثال قبل از پیاده سازی چکاوک، از سال ۱۳۴۷ اتاقهای پایاپای در کشور شکل گرفت و تا سال ۹۳ حدود ۸۰ اتاق در سراسر کشور، مدیریت فرآیند نیمه اتوماتیکی را در شبکه بانکی، برای جابهجایی لاشه چکها و تسویه آنها بر عهده داشتند که با تعریف طرح چکاوک این روالها بهصورت الکترونیکی پیادهسازی و عملاً اتاقهای پایاپای منحل شدند. در این راستا با توجه به نیاز به پهنای باند و تجهیزات در بانکهای کشور طرح با کمی چالش مواجه شد.
علت سوالم این بود که در پروژههای بعدی این مقاومتها آسیبشناسی شود و به حداقل برسد.
فکر خوبی است. هرچندبانک مرکزی در این خصوص با بانکها صحبت کرده بود.یکسری بانکها زیرساختهایشان پهنای باند لازم را نداشت. همانطور که میدانید وقتی شما چکی را اسکن میکنید حجم تصویر از متن بیشتر است و زمانی که این تعداد چک قرار است وارد شبکه بانکی شود ممکن است ارائه سایر سرویسها در بانک ها، تحتالشعاع قرار گیرد. در حال حاضر برای طرحهای دیگر، بانک مرکزی سامانهای را به وجود آورده که بر اساس آن نقطه نظرات بانکها اخذ میشود؛ بهعنوان مثال میگوید: قصد داریم «سپاس» را راهاندازی کنیم و این آییننامه سپاس است؛ بانکها در مورد آییننامه اظهارنظر میکنند؛ این روند در مورد «پروژه مبنا» بهطور برنامهریزی شدهتری پیگیری میشود.بدین شکل که پژوهشکده پولی و بانکی با همکاری شرکت خدمات انفورماتیک «ویکیمبنا» را بهعنوان اولین «دانشنامه مدل بانکداری نوین ایران» ایجاد کرده که طی آن به بانکها میگوید:قرار است؛ یک محصول استاندارد سپرده براساس IFW ایجاد شود و در این حالت پس از مستند کردن آن بر اساس IFW، مستندات در سامانه مذکور برای اظهار نظر شبکه بانکی در دسترس ایشان قرار خواهدگرفت و بانک مرکزی پس از اخذ تمامی نقطه نظرات آن را جمعبندی و نتایج آنرا تا حد امکان در پروژه نهایی لحاظ خواهد کرد.
طرح «مبنا» از طریق محصولمحور بودن پیش میرود؟
«مبنا» یک دانشافزار است نه نرمافزار. هدف ایجاد یک دانش در صنعت بانکی است که اجرایی کردن آن زمانبر است. اگر به سال ۲۰۰۸ نگاه کنید در شبکه بانکی جهان بهدلیل عدم نظارت بحران بهوجود آمد. از اواخر سال ۲۰۰۸ سازمانهای بینالمللی همه بانکها را موظف کردند که «بازل۳» را که یک دانش برای نظارت است اجرا کنند تا سازمانهای نظارتی مطمئن شوند بانکها مقررات و استانداردها را رعایت میکنند و ۱۰ سال هم به بانکها زمان دادند، چون اجرای چنین دانشافزارهایی تمام فرایندهای کسبوکار و قوانین را تحت تاثیر قرار میدهد. در «مبنا» بر اساس دو محور حرکت میکنیم. از طریق یک محور وضع موجود محصولات بانکی را مستند میکنیم و سپس آنها را با مشارکت متخصصان بانکی بر اساس چارچوبهای استاندارد مدل میکنیم در محور بعد ریسکها و نحوه نظارت بانک مرکزی را بر اساس چارچوب استاندارد تدوین میکنیم تا بانک مرکزی نظارت بر فرآیندها و دادههای بانکی را بهتر انجام دهد. کل مستندات در اختیار شبکه بانکی قرار میگیرد تا هر بانکی که چابکتر باشد و منابع بیشتری بگذارد استفاده بهتری از مستندات کند.
شما الان نیز در حوزه کر تجربیاتی دارید. این تجارب چه می شوند؟
در حال حاضر شرکت دارای دو سامانه یکپارچه بانکی است یکی «بانک ایران» است که همانگونه که قبلا اشاره کردم در تعدادی از بانکهای کشور مانند: ملی، صادرات، آینده، توسعه صادرات و صنعت و معدن در حال بهرهبرداری است. در طول چند سال گذشته تغییرات اساسی مانند: اضافه کردن مدیریت کانال، هوش تجاری، مبارزه با پولشویی، استفاده از لینوکس در تحویلداری و درنهایت تحویلداری تحت وب و ... بر روی این سامانه صورت گرفته و عملاً قابل رقابت با COREهای مدرن شده است.
سامانه دیگری به نام ABIS در مجموعه شرکت خدمات انفورماتیک وجود دارد که با معماری مدرن جاوا و SOA طراحی شده است و محصولی بسیار چابک و چالاک است که در بانکهای کوچک و متوسط پیادهسازی شده و در حال حاضر برای اولینبار در کشور ABIS را بر روی ماشینهای پرقدرت Z/۱۰ منتقل کرده و در حال پیادهسازی آن در بانک سپه با ۱۸۰۰ شعبه هستیم که پیشرفت بسیار خوبی حاصل شده است.
در حال حاضر سامانههای خارجی که ممکن است وارد کشور شوند یا در کشور حضور دارند به ازای هر سایت مبلغی حدود ۲۵ میلیون دلار لیسانس دریافت میکنند و یک دوره بومیسازی حدود ۳۰ ماه با مبلغ ۲۵ میلیون دلار دیگر باید در نظر گرفت؛ بدون اینکه سورس کدها در اختیار مشتری قرار گیرد. ضمن اینکه هزینه نگهداری سامانههای خارجی نیز مبلغ قابل توجهی خواهد بود.
بر اساس گفته شما طراحی و پیادهسازی سامانه یکپارچه بانکی یک تجارت چند دهمیلیوندلاری است و در ایران هم چند دهمیلیارد تومان ارزش دارد.
بله این مطلب همانگونه که در بالا اشاره کردم صحیح است. یکی از استراتژیهای مهم ما توسعه بانکداری الکترونیک است. در این بخش نگاه زیادی به منافع مالی نداریم. چون پیگیری و اجرای این موضوع از سمت بانک مرکزی و شرکت ملی انفورماتیک به ما ابلاغ شده است؛ در این ارتباط باید زمینه را برای توسعه بانکداری الکترونیک فراهم کنیم. در شرایط کنونی که با هم صحبت میکنیم حدود ۸۰ تا ۹۰درصد تراکنشهای بانکی بهصورت الکترونیک انجام میشود. مردم به شبکه بانکی اعتماد کردهاند و این اعتماد ارزشمند است. چون اگر وارد شعب شوند، شعب ظرفیت پاسخگویی به درخواستهای جامعه را ندارند. ما این هدف را دنبال میکنیم و برای این هدف نگاه درآمدی نداریم.در واقع توسعه بانکداری الکترونیک را جزو وظیفهمان میدانیم و میخواهیم این فرهنگ را ایجاد کرده و توسعه دهیم. به همین جهت در زیرساختهای توسعه بانکداری الکترونیکی سرمایه گذاری میکنیم.
آیا این امکان وجود ندارد که خودتان کُری را طراحی کنید که کاملاً ایرانی باشد؟
با تغییراتی که در «بانک ایران» صورت گرفته میتوان گفت که عملاً یک CORE مطمئن داخلی داریم، حال اینکه محصول ABIS یک سامانه طراحی و تولید شده کاملاً داخلی است.
طراحی یک CORE دیگر نیاز به تعریف دقیق صنعت بانکداری کشور، محصولات، فرآیندها و دادههای آن دارد که این سند در حال حاضر بهوسیله خبرگان بانکی کشور در حال تولید است و پس از نهایی شدن آن میتوان بر اساس آن سامانه جدیدتری طراحی و تولید کرد.
بحث سیستم SLA که نامش کاراشاب شد به کجا رسید؟
در حال حاضر تراکنشهای مالی و بانکی از شبکههای عمومی مخابرات عبور میکنند. در راستای امنیت بیشتر این تراکنشها در بازارهای مالی مانند: بورس، بیمه، مالیات و نیز بانکها ایجاد یک شبکه اختصاصی مالی و بانکی با مشارکت شرکت مخابرات و شرکتهای ملی و خدمات انفورماتیک در دستور کار قرار گرفت و شرکت کاراشاپ بهوجود آمد. با تجزیه و تحلیلهای صورت گرفته این شرکت ضمن ارائه سرویس های امن میتواند درآمدهای خیلی خوبی نیز داشته باشد لیکن بهدلیل عدم هماهنگیهای لازم و اینکه هر یک از سهامداران نگران بازارهای انحصاری خود هستند؛ شرکت پیشرفت قابل قبولی نداشته است و عملا تنها یک شرکت روی کاغذ تبدیل شده است.
البته در مورد سرویسهایی مانند سوئیفت که در کل دنیا انجام میشود این نگاه شما امکان عملیاتی شدن ندارد.
سوئیفت فرق میکند. شما در مبادلات بینالمللی هستید و سوئیفت برای خودش استاندارد دارد؛ اما ما سوئیفت داخلی داریم که بانکهای داخلی با هم تبادلات ارزی انجام میدهند. دلیلی ندارد که این تراکنشها به سوئیفت بین المللی منتقل شوند زیرا دو بانک داخلی در حال انجام معامله ارزی هستند.
ما در ایران موبایلبنکینگ داریم و هنوز موبایل پیمنت نداریم. موبایل پیمنت باید با «سپاس» راه بیافتد. گفته میشود شاپرک هم میخواهد این سیستم را راه بیاندازد.
شاپرک یک شرکت نظارتی است و قرار است نظارت بر عملکرد PSP ها و ساماندهی POS ها را انجام دهد در سیاستهایی که با بانک مرکزی تدوین شده، پردازشها، ذخیره سازیها، نرمافزارها و همه کارهای فنی در شرکت خدمات انفورماتیک متمرکز شده است و شرکتهای شاپرک و کاشف بازوهای نظارتی بانک مرکزی هستند. قرار نیست شرکتهای گروه ملی انفورماتیک بر روی پیادهسازی سامانهها با یکدیگر رقابت کنند. قطعا بانک مرکزی و شرکت ملی انفورماتیک در صورت مشاهده موازیکاری سیاستهای لازم را در نظر خواهندگرفت.
طرح «سپاس» اکنون در چه مرحلهای است؟
دو مرحله برای «سپاس» در نظر گرفته شدهاست. یک مرحله این بود که با کارتهای مغناطیسی فعلی این کار را پیش ببریم و چنین نیز شد. در اواخر اجرایی شدن آن بحث حرکت به سمت کارتهای هوشمند مطرح شد که در حال حاضر همه بانکها در حال جایگزین کردن کارتهای مغناطیسی هستند و تجهیزاتی مانند POS و ATM را هم باید به هنگامسازی کنند تا اطلاعات کارت هوشمند را پشتیبانی کنند. این موضوع سبب شد یک بازنگری در طرح «سپاس» انجام شود تا امکان پشتیبانی از هر دو کارت مغناطیسی و هوشمند فراهم شود. پیچیدگی حاصل از ضرورت این بازنگری ایجاد سازوکارهای جدیدی را به ویژه در مسیر تدوین آییننامه پیش رو قرارداد که همین امر باعث تاخیر در روند اجرای پروژه شد.در عین حال آییننامه اجرایی «سپاس» به اظهارنظر شبکه بانکی گذاشته شد که همکاران در نظام بانکی در مورد آن اظهار نظر کنند.
روند شرکت را چگونه ارزیابی میکنید؟
در طول چهار سال گذشته با حمایتهای صورتگرفته از طرف دبیر کل محترم بانک مرکزی، هماهنگی صورت گرفته با شرکت ملی انفورماتیک، برنامهها و پروژههای تعریف شده و با تلاش و همت همکاران ارزش شرکت در بورس تقریباً ده برابر شده است که در نوع خود یک رکورد محسوب میشود. همچنین با توجه به حجم و رشد تراکنشها در سامانهها بهخصوص شتاب و شاپرک میزان پایداری سامانهها از ۹۵ درصد به ۸/۹۸ درصد افزایش یافته که اعتماد جامعه را نیز به همراه داشته؛ ضمن اینکه امنیت سامانهها نیز برقرار بوده است. در این راستا ظرفیتسازیهای خوبی نیز در محور نیروی انسانی صورت گرفته که توان تخصصی شرکت را بالا برده است؛ خوشبختانه رضایتمندی مشتریان افزایش یافته و مشتریان جدیدی نیز به مجموعه شرکت اضافه شدهاند. امیدوارم که این روندهای مثبت در سالیان آتی نیز ادامه داشته باشد.